اخبار

درباره «نادر ابراهیمی»

چیزی که بیش از تمام خصوصیات «نادر ابراهیمی» مشهود و هویداست، چیزی ورای نبوغ و استعداد شخصی، تلاش و پشتکار و خستگی‌ناپذیری اوست. او که در ۱۴ فروردین ۱۳۱۵ در تهران متولد شد، چنان عاشق گوشه‌گوشه‌ ایران بود، که از تهران کمتر از هرجای دیگر ایران نوشت. نادر ابراهیمی از نوادگان ابراهیم خان ظهیرالدوله، حاکمِ کرمان بود و نام خانوادگی‌اش نیز از نامِ همین جد نامدارش می‌آید. ابتدا در دانشگاه حقوق خواند و آن را رها کرد و به سراغِ زبان و ادبیات انگلیسی رفت. البته تحصیلات کمترین تاثیر را در کارنامه پربار، ثمربخش و دیوانه‌وارِ او به عنوان انسانی عاشق فرهنگ و هنر ایران داشته است. از کارگری چاپخانه و تعمیرگاه ماشین تا تحویلداری بانک، مدیریت کتابفروشی، کارگردانی سینما و تلویزیون، ترانه‌سرایی، معلمی، استادی، پژوهشگری، تصویرسازی کتاب کودک، عکاسی، نقاشی و … لیست بلندبالایی از مشاغل و فعالیت‌های کاری و فرهنگی این مرد را تشکیل می‌دهند، که در کنار همه‌ی این‌ها از نوجوانی یک حرفه تمام‌وقت و بی‌وقفه داشت؛ نویسندگی. او نوشتن و مبارزه برای آزادی علیه ظلم را بیشتر از هرکار دیگری در جهان دوست داشت و همیشه به آن مشغول بود. دغدغه‌ عدالت و آزادی داشت. اولین کتابش را به نام «خانه‌یی برای شب» در سال ۱۳۴۲ منتشر کرد و تا زمانی که بیماری توان نوشتنش را نگرفته بود، بی‌وقفه و مدام نوشت و دست از آن برنداشت. کارنامه‌ نوشتاری ابراهیمی از داستان چندخطی «تصلیح» تا رمان ۱۷۰۰ صفحه‌ای «آتش بدون دود» را شامل می‌شود. در کنار آثار داستانی‌اش انبوهی فیلمنامه و نمایشنامه و کتاب آموزشی و پژوهش وجود دارد که فهرست این سیاهه و نوشتن پیرامون هرکدامشان، خودش پژوهشی بزرگ را می‌طلبد.

نادر ابراهیمی، وجوه بارزِ درونی‌اش را در اکثرِ کارهایش به کمال نمایان کرده‌است. او که به ایران و فرهنگ ایران عشق می‌ورزید، علاوه بر تاسیس نخستین موسسه‌ غیردولتی پیرامون ایرانشناسی که حاصل کارش هزاران فیلم و عکس و اسلاید بود، فیلم‌ها و سریال‌ها و کتاب‌ها و حتا ترانه‌هایش نیز از رنگ‌وبوی این عشق سرشار بود. برای او عشق به انسان، زن، بچه‌ها، زمین و وطن در یک راستا بودند و از همین روی از همه‌ این‌ها می‌نوشت و می‌ساخت و برای ساختن دنیایی بهتر تلاش می‌کرد. کارهای بزرگش در راه آموزش به کودکان خودش ماجرای دیگری‌ست. موسسه «همگام با کودکان و نوجوانان» را که به همراه همسرش راه‌اندازی کرد، طی سالیان متمادی مطالعه در زمینه مسائل مربوط به کودکان و نوجوانان را با نوشتن، چاپ و پخش کتاب، نقاشی، عکاسی، پژوهش درباره خلق‌وخو، رفتار و زبان کودکان و نیز بررسی شیوه های یادگیری آنان پیش برد و دستاوردهایش در این زمینه‌ها به صورت عملی و تئوریک هم‌چنان نقشه راه تمام کسانی است که می‌خواهند در این حوزه‌ها فعالیت جدی داشته‌باشند. عظمت کار نادر ابراهیمی و موسسه‌اش در راه آموزش و پژوهش در حوزه‌ کودک و نوجوان چنان بود که موجب شد افتخارات بسیاری مثل ناشر برگزیده آسیا و ناشر برگزیده نخست جهان را از جشنواره‌های آسیایی و جهانی تصویرگری کتاب کودک، جایزه نخست براتیسلاوا، جایزه نخست تعلیم و تربیت یونسکو و … را کسب کند.

برای او، تلویزیون، سینما، ادبیات، عکاسی، نقاشی، معلمی و پژوهش، همه در راستای ایده‌های سترگش برای زیستن بودند. به همین دلیل هرکدام از مردمان این سرزمین، امروز می‌توانند او را با یکی از کارهایش به یاد بیاورند و بر بزرگی و ماندگاری‌اش صحه بگذارند. از سریال «آتش بدون دود» که یکی از بزرگ‌ترین پرو‌ژه‌های تصویری و نمایشی تاریخ ماست تا عاشقانه‌هایش که سرشار از لحظه‌های درخشان عاشقانه‌نویسی برای چندین نسل از زنان و مردان ما بوده‌‌اند و هستند. حتی سریال کودکانه و پرخاطره «سفرهای دور و دراز هامی و کامی» که هم‌زمان ایرانگردی و درس زندگی بود و عشق به میهن در آن موج می‌زد. به خاصه با ترانه ماندگاری که خود او سرود و «فریدون شهبازیان» ساخت و «محمد نوری به زیبایی اجرایش کرد:

ما برای پرسيدن نام گلی ناشناس
چه سفرها كرده‌ايم، چه سفرها كرده‌ايم
ما برای بوسيدن خاك سر قله‌ها
چه خطرها كرده‌ايم، چه خطرها كرده‌ايم
ما برای آنكه ايران گوهری تابان شود
خون دل‌ها خورده‌ايم، خون دل‌ها خورده‌ايم
ما برای آنكه ايران خانه خوبان شود
رنج دوران برده‌ايم، رنج دوران برده‌ايم
ما برای بوئيدن بوی گل نسترن
چه سفرها كرده‌ايم، چه سفرها كرده‌ايم
ما برای نوشيدن شورابه‌های كوير
چه خطرها كرده‌ايم، چه خطرها كرده‌ايم
ما برای خواندن اين قصه عشق به خاك
خون دل‌ها خورده‌ايم، خون دل‌ها خورده‌ايم
ما برای جاودانه ماندن اين عشق پاك
رنج دوران برده‌ايم، رنج دوران برده‌ايم

نادر ابراهیمی با این کارنامه درخشان و پربار، در ۱۶ خرداد ۱۳۸۷ در سن ۷۲ سالگی چشم از جهان فروبست.

نوشته های مشابه